عشق آسمانی
عشق آسمانی

عشق آسمانی

آنها چفیه داشتند...... من چادر دارم


شلمچه بوی چادر خاکی زهرا می دهد +دختران محجبه در کاروان راهیان نور + چادر اسلامی + دختر

آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...

من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم...
آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود...
من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم...
آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند...
من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم...
آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ...
من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم...
آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند ...
من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم...
آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند...
من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم

اللًّهُـ‗_ـمَ صَّـ‗‗ـلِ عَـ‗ـلَى مُحَمَّـ‗_ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗ـَدو عَجِّـ‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗_‗م

شکلک گلشکلک گلشکلک گلشکلک گلشکلک گلشکلک گل

سیاهی چادرخاکی

♦دختر مسلمانی گفت :♦
♦چادر من!★
تلافی غروبی است که در آن روز به زور چادر از
 سر زنان حرم حسین (علیه السلام) کشیدند؛
♦چادر من!♦
به بهای شکسته شدن پهلوی مادر ماندگار شد؛
♦چادر من!♦
بوی حسین می دهد؛
♦چادر من!♦
میراث خون دلهای خیمه نشینان ظهر عاشوراست
♥چادر من!♥
به همین سادگی انتقام کربلاست
همه ی دنیا بدانند من سیاهی چادرم را فقط با سفیدی کفنم عوض میکنم .
○ یا زهرای مرضیه ، اشفعی لی فی الجنة ○

معجزه ی چادر

خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟؟؟؟

خانوم برسونمت؟؟؟؟؟؟؟
چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟

اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و
به محـــل زندگیش بازگردد.
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت... 
لطفا به ادامه ی مطلب مراجعه کنید

شکلک های محدثه
ادامه مطلب ...